रीहऌॠऋँ مـــن و تـــو ऋँॠऌहरी

▒▒ عشق من ، دلتنگم ، غمگینم و خسته. دلم برای با تو بودنها تنگ شده. دلم برای خنده های زیبایت تنگ شده. عشق من برگرد. برگرد و عاشق خسته ات را دوباره به اوج ببر که حال وقت رفتن نبود ، وقت تنهایی نبود و من ، و من طاقت خالی ماندن دستانم را ندارم. برگرد و بازهم دستانم را گرمی بخش . برگرد و باز هم دلم را نورانی کن ، که همانا تو معشوق من هستی و همیشه خواهی بود ▒▒

شعری کوتاه از وصف یک دخترک 10 ساله

 

  ...این شعر گفته های دل مهربون خواهر کوچیکه خودمه...

 

اگر چشمان من دریاست......تویی فانوس شب هایش

اگر حرفی زدم از گل......تویی مفهوم و معنایش

اگر با عشقت شدم مست......تویی اغاز احساسش

 اگر شد چشمم پر از اشک ......تویی هرشب راز و نیازش

اگر قلبم ز عشق است......تویی ارامش فردایش

 اگر شد در دلم غوقا......تویی باعث و دلدارش

اگر شاهان عاشق هام......تویی سلطان احساسش

 اگر پاکم، زلالم همچو پاکان......تویی مظهر عشق و صداقت همچو باران

 

من با تمام وجودم هستی این شعر را برایت نوشتم تا بخوانی و بدانی شعرم نه قافیه دارد، نه ردیف و نه آهنگ دارد...اینها همه حرف دلم بود...همین!!!

 

[ شنبه 27 خرداد 1391برچسب:شعر,شعر کودکانه کوتاه,عاشقانه, ] [ 15:48 ] [ ミ نویسنده : مسعود ミ ] [ ]


صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد